کارن سرهنگیکارن سرهنگی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

دنیای ما **کارن**

کارن داره به خاله ش کمک می کنه

خونه ی خاله رودابه بالاخره درست شد دیروز رفتیم کمکش خونه رو تمیز کنیم کارن قربونش برم نذاشت مامانش دست به سیاه و سفید بزنه خودش همه جا رو برق انداخت اصلا هم جلو دست و پا نبود و خودشم کثیف نکرد و ....... همان طور که در عکس ها مشاهده می نمایید:     ...
27 مهر 1392

×××× کارن خرابکار ××××

لقب کارن توی خانواده اینه : ((کارن خرابکار)) دیروز که از سرکار برگشتم خونه ، خیلی خسته بودم و خیلی خیلی خوابم می اومد ولی کارن برعکس ، تازه بیدار شده بود و سرحال و مشتاق بازی . ناهار که خوردیم دراز کشیدم که یه چرت بزنم ولی کارن با اون صدای کلفتش شروع کرد: ماما   ماما     ماما   ماما    ماما انگشتشو می کرد توی چشام که بازشون کنم   دستمو می کشید و می گفت بیا تو اتاق ، حالا باباش چی ؟؟؟؟ خیلی ریلکس خوابیده بود و کارن اصلا طرفش نمی رفت ( خدا شانس بده) هیچی دیگه دلم سوخت واسه بچه بلند شدم رفتم تو اتاق حدود ١ ساعتی باهاش بازی کردم . ...
22 مهر 1392

!!!!خدا!!!!

جدیدا وقتی خیلی خوشحاله شروع می کنه غلت خوردن رو زمین و میگه """"خدا    خدا   خدا """""" حالا چرا خدا ؟؟؟؟ واسه اینکه مامان وقتی  احساساتی میشه محکم  بغلش می کنه و فشارش می ده و اون چونه ی کوچولوشو می خوره و میگه خداااااااااااا چه پسری دارم خدااااااااااا ...
21 مهر 1392

نی نی پسر بدخواب شده

3 روزه صبحا که می خوایم بریم سر کار، کارن بیدار می شه  آویزون ما می شه و نمی ره خونه ی عمه لیلا  می بریمش با خودمون ، منو در اداره پیاده می کنن  بعدش میرن یه چرخی می زنن ، آهنگ حنا (اندی) رو 200 بار براش می ذاره و اون می رقصه ،  نون می گیرن   ولی کارن هنوز خیال پیاده شدن نداره   تا ساعت9 بابا جونشو معطل می کنه ، ساعت 9 هم با هزار تا دوز و کلک از دستش فرار می کنه و می ره   و کارن داد و بیداد و گریه ...
17 مهر 1392

جعبه ابزار

عاشق جعبه ابزار باباشه،   3 بار  باانبردست خودشو زخمی کرده ولی بازم عاشق انبردسته .  یه پیچ گوشتی ور می داره سه چرخشو برعکس می کنه و شروع می کنه به درست کردنش ، جعبه ابزار رو از دستش گذاشتیم یه جای دور از دسترس ولی یه بار که باباش آوردتش ، کارن دیده و جاشو پیدا کرده و همش  ما رو می بره  که براش بیاریمش خلاصه برنامه ها داریم با این جعبه ابزار ، میخ ها رو می ریزه و با چکش می کوبه ، هر گوشه ی خونه که پا می ذاریم یه میخ می ره زیر پامون .   براش یه جعبه ابزار اسباب بازی خریدیم ولی اصلا دوسشون نداره می دونه که واقعی نیستن ...
17 مهر 1392

دیکشنری کارن

آدا = آیدا  آیا = آریا   م ما = مهسا     آش = آش    جیش = جیش    آنا = آناهیتا    آوا = آوا     پخ پخ = مرغ    مو = مو  دش = بدش   غان غان = ماشین     بب = بوق   قا = قارچ   ماما و بابا فعلا در همین حد      ...
16 مهر 1392